چهارشنبه ۱۳ بهمن ۰۰
در راه این درمانگاه چند تا جاده است، که به استثنای یکی از جاده ها، بقیه از وسط باغ های پسته رد میشن. الان همه درخت ها خشک خشکند. کلا به نظر منی که یه عمر تو این شهرستان زندگی کردم و کلی باغ پسته دیدم جذابیتی نداره. ولی وقتی داشتیم برمیگشتیم از درمانگاه، خانم دکتر سین به دکتر پ که تازه اومده بودن، میگفت:" این جاده خیلی قشنگه، اینجا بمونی میبینی قشنگیاشو. اولش سبزه بعدش گل های پسته، زرد و نارنجی و قرمز میشن، خیلی خوشگل میشه اینجا. باید ببینی تا بفهمی چی میگم." :)
و من فکر کردم باید یه جور دیگه نگاه کنم به زندگی...