The Z.coli

زیکُلای / روزمره نویس

25. گالت آلو زرد

رودتر از آنچه که فکرش را میکردم به خانه داری عادت کردم. ولی همچنان کار کردن و تمیز کردن آنهم هر شب برایم کسل کننده است. 

از اول عروسی ام کلی آلوزرد روی دستم مانده بود که همینطوری نمیخوردمشان و داشتند کپک میزدند. حالا به رگ خانه داری ام برخورد و برآن شدم که با این آلو ها یک چیزی درست کنم، تمام نت و اینستاگرام و نرمافزارهای آشپزی را زیرورو کردم اما مگر به جز لواشک و ترشک و در نهایت مربا چیزی پیدا میشد؟ تا اینکه تصمیم گرفتم برای اولین بار پای درست کنم و در حالی که استعداد آنچنانی در پخت شیرینی ندارم. گشتم و نزدیکترین دستورپخت شیرینی به آلوزرد راپیدا کردم و با کمی تغییر پختمش: گالت آلو قرمز که اگر اشتباه نکرده باشم مبداش فرانسه است. خمیر نانش برخلاف تصورم نرم و لطیف بود و از کار کرذن با آن لذت بردم. وسط شیرینی هم به جای بادام و آلوقرمز، پسته و آلوزرد ریختم. 

مزه شیرینی ترش و شیرین بود و به همراه چای تازه دم عصرانه دلچسبی میشه. 

القصه خوشحالم که اولین تجربه شیرینی پزی ام بعد از عروسی و در خانه خودم اینقدر خوشمزه و عالی شد. :)


پ.ن: دلم میخواد درباره اتفاقات مرکز چند خطی بنویسم ولی حوصله اش را ندارم. پس بیخیال بعدا یه وقتی بهشون اشاره میکنم.

۱ نظر
amirhosin (:
۲۵ مرداد ۲۲:۰۰

همه چیز اولش خوبه بعد خسته کننده میشه :)

پاسخ :

دنیا همینه دیگه 
همیشه چیزای زیادی برای تجربه کردن پیدا میکنیم ولی به همون سرعت هم برامون تکراری میشه.

About me
پس از تاریک ترین ساعات شب
خورشید طلوع میکند...



کارشناسی آزمایشگاه تشخیص طبی

طرحم را در آزمایشگاهی روستایی و دور از شهر گذراندم

اکنون خانه دار
و تا ابد یک مادر...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان