The Z.coli

زیکُلای / روزمره نویس

۵۶. زی کلای برمیخیزد

اینکه دوباره بعد چند ماه برگشتم باعث میشه عرق شرم روی پیشونیم بشینه و به خودم نهیب بزنم که ای دل غافل، تو بازم وبلاگت رو رها کردی و رفتی؟؟؟ آخه چرا؟؟؟

و تشکر میکنم از شما عزیزانی که به یادم بودید و برام نظر گذاشتین، الحمدالله حال من الان خوبه و به ثبات نسبی رسیدم.

یه دلیلش این بود که هر چی مینوشتم برام جذاب نبود! و شاید همین باعث میشد دیگه نخوام بنویسم. اسمش چیه این؟ آهان نتیجه گرایی! غافل از اینکه باید مینوشتم حالا یا این نوشتن مثل بعضی مطالب امکان داشت طرفدار زیاد داشته باشه و ممکن بود مثل خیلی مطالب صرفا پرکردن کلمه باشه... نمیدونم چرا با نوشتن قهر کردم...

در این چند ماه یک اتفاق خیییلی بزرگ برایم رخ داد که اتفاقا خیلی انتظارش را کشیدم. من در انتظار پسرکی بودم که کلمه مقدس "مادر" را به من عطا کند و روز و شبهایم را با عطر نفس های او پر کنم و حتی از خواب شبم هم عاشقانه بگذرم. و پسرک پا به دنیایم گذاشت و شد تمام دنیایم... و البته دنیای قبلی را بهم ریخت و من حتی نمیتواستم خودم را جمع و جور کنم چه برسد به اینکه وبلاگ را سر و سامون دهم. (دارم توجیه میکنم 😅)

القصه حضور دوباره ناقص من رو هرچند کم بپذیرید.

این گل🌹 برای شما که گلید.

۵ نظر
De Sire
۰۶ بهمن ۱۰:۳۷

سلام 

خوش اومدی :) 

پاسخ :

سلام 
ممنونم:)
𝑹𝒂𝒄𝒉𝒆𝒍 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒔
۰۶ بهمن ۱۰:۵۲

یعنی مامان شدی ؟😳!!!!🥺🥹

پاسخ :

اره 🤭
𝑹𝒂𝒄𝒉𝒆𝒍 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒔
۰۶ بهمن ۱۰:۵۵

سلام ببخشید یهو شوکه شدم قبل هر چیزی یادم رفت و یهو دستم رو دکمه ارسال خورد عزیزم😅😂 شرمنده یهو هول کردم حواسم نبود🤣🤣😂😂

 

واییی خدای من اگه اینطوره هنوز باورم نمیشه 🫢 مبارکککهههه به سلامتی قدم نو رسیده مبارککک😋 جای منم هزار تا بوسش کن به خصوص لوپ های خوشمزه اش و بوی خوبش دماغتو هعی بزار روی بدن و زیر گردنش و دست و پاش هعی بوووو کن🤤

اشکال نداره همین که دوباره پیشمون و دوباره هم می نویسی خودش خیلی خوبههه😍❤️❤️❤️❤️❤️

پاسخ :

قربونت برم 😍
حتما جای شما هم پسرک رو میبوسم😍
ممنونم🥰😍
De Sire
۰۶ بهمن ۱۲:۰۴

عهه‍هه چرا من ندیدم پاراگراف آخر رو 

مبارک باشه قدمششششش عزیزممممم 

خداقوت واقعا

پاسخ :

قربونت عزیزم 
ممنون😍😍
زری シ‌‌‌
۰۶ بهمن ۱۴:۱۰

سلام

نیتتسججشتننثجثخثخ

متعجب گشتم کهههههه

مبارکهههههه 💃💃

پاسخ :

قربونت ممنونم😍🤭
About me
پس از تاریک ترین ساعات شب
خورشید طلوع میکند...



کارشناسی آزمایشگاه تشخیص طبی

طرحم را در آزمایشگاهی روستایی و دور از شهر گذراندم

اکنون خانه دار
و تا ابد یک مادر...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان